روبهرویش که نشستم بیاختیار چشمانم در نگاهش بود، تصویری هدیهام کرد ...
تصویری از دیروزها، می گفت عکس ناقهیِ صالح است. شتری دیده میشد از جنس کویر که اما از قلبی سخت تر از کوه متولد میشد. چه پرشگفتی منظرهای! اما عکس را که از افق دیدههایم گرفتم، اعجازی دردآور چون ابرهایِ وحشتزده، آسمانم را پر از بارش تاریها کرد.
با غرّشی خراش دهنده، هیکلی از سختیِ سنگهایِ کوه پدیدار شد که گویی زادهای از دوزخ است برای اردیجهنم نمودنِ سیمایِ بهشتیِ قلبِ بهار.
در آن لحظه، همهی حسهایم شبیه دلتنگیها شدند، دلتنگی برای دمی سایهگستریِ نرمیهایِ بی پایانِ کویر در میانهی این سختیِ پرتنش.
سختیِ هیکلی که پایههای هستی آن –که بلکه نیستی آن- تکههایی است دور افتاده از مکانهایی بی مفهوم و حجابهایی که پوشش شده بر تاری پیکرهشان برای محو ماندنِ ویرانگریها.
مکانهایی که صدای دستشان هم به جای مهر، آلوده به کوبندگیِ پوتینگونه است و پوششهایی بر حس و عطوفت تا در ادایی از عفت در میانهیِ انبوه گلها با چشمهایِ خاموش شده در غبارهایِ سرطانیِ نادانی، خار صفت باشند و پر از تیغهایِ برّان.
چقدر مجال برای رویاروییها بسته است اما کویر، مسیری تنگ نیست که تزاحم و تعارض در آن به قتلگاهِ بیدرک و چالشِ بیاحساس تبدیل شود.
کاش آدمیان، خدایانِ خود را به دور دستهای وجود خود نمیبردند تا معجزهها هم به تیرگیها نمیرسید.
همچنین می توانید در باکس زیر دیدگاه های ارائه شده را ببینید و دیدگاه خود را نیز درج نمایید.
/span>
بالاخره بعد از ۷۴ روز؟ آپدیت کردی!!!!
جدی؟ وای باورم نمیشه!!!!
مهرداد عزیز من دیروز واست نظر دادم کامپیوترم خراب شد وپرید
ایشالا چند روز دیگه که مشکلش حل شد دوباره مینویسم
بدان وآگاه باش
چه بد شانسی واسه بودن
میخواهم کودک شوم
و تمام گذشته و آینده ام را
در یک حال ساده بخندم ...
و خنده هایم را استمرار ، استمرار تکرار کنم...
و آن هنگام است که خدا به من نزدیک است
نزدیک نزدیک
وقتی لبخند حضور نزدیک و سراسر استمرارش طنینانداز میشه٬ خندههای بیتکلف و پرنشاط بیگذشته و بیآینده با تمام مفهوم خنده بی امان به جریان میافته و تا دوردستها جاری میشه و همهی سرزمین هستی از کودکی تا کهنسالی رو پر از بارش بیبهانه میکنه.
بی نظیر قلم زدین:)
از بهترین نوشته هاتون بود!
قلم پرندهای است که بیبالی خفت و خاری اوست پس میجهد تا شاید اوج رو به رویش بیاید ...
مرسی از لطفت و نگاهت
سلام مستر مهرداد
خوبین شما
اومدم به وبلاگ سبزتون سر زدم سر سبز باشید
سلام به صدایی نیهلوفرانه
خوبم فکر کنم خوووبم
سبزه به سبزی حضورت و خوش اومدی
سلاااااااام آقای مهرداد خوب هستین؟؟؟
دلم لک زده بود برا وبتون و این متن هاتون...واااای...
شما هم که یادی از ما نمیکنین
موفق باشین..فعلاااا
سلاااامتر٬ خوب م...
مرسی که اومدی لابهلای واژههاش ...
میآم که
خوب و خوش باشی
برای آسمان چشمانت هدیه ای دارم،
یک مشت آفتاب؛
کنار بزن ابرهای دلتنگیت را ...
+ دلتنگ هستم... برای بودن !
وقتی گرمایی از آفتاب بی انتهاییها حضور خود رو به نقطهی زیبای تابش برسونه هیچ ابری رنگ ماندگاری به خودش نمیگیره ...
بودن پر از انتظار و انتظار است ...
اینجا نوشته :
دیدگاه ارسالی شما بلافاصله پس از فرستادن، نمایش داده میشود
پس کوش ؟!
دوربین مخفیه ؟!
یعنی الآن معلوم نیس؟ هست
حالا همین این اومد !!
به خدا دوتا نظر دیگه هم دادم نیومد !!
===================================
وقت هائی هست
که جز به بودنت
دلم رضایت نمی دهد
حالا ...
من از کجا تو بیاورم ؟
+ ببخش برای غیبت طولانی ...
+ آی میس یو !
بازم خدا رو شکر اومد
........................
وقتی دل آکندهی از نوای بودن است٬ هستی رنگ تازهای دارد که رضایت کمترین جلوهی آن است...
- زیباست انتظار طولانی ...
- می توو
دختری با دامن حریر فت !!
خیلی داغونم ... خیلی زیاد !
حالم داره از آدما به هم میخوره ...
شاید هر اتفاق صدایی باشه برای یاد دادن لحظهی بعد ...
بااینکه هنوز نرسیدم آپ قبلیتون رو بخونم
اماسلام...آپ کردم آقا مهرداد
امیدوارم بیاین
همیشه منتظر خوندنتون میمونه هم قبلی و هم قلبی
امشب انگشتام هوس کردن بازم بنویسن...
نگاهت هوس خوندن نداره ؟!
هوس فهمیدن چرا
چی شده که دیگـــ ه مهرداد حرفی نمیزنــ ه ...
چی شده که مطلب بالا شده متن ثابت نوشته هات ... ؟!
+ میام اینجا بغض میکنم ... !
بغض هم حس قشنگیه و سکوت فریادی برا گفتن رکودها و خفتگی ها
salam! vay ke cheghdar delam vase inja tang shode bud!!! bade ye modate tulani umadam ama zaheran inja hamchin ziyad fargh nakarde! baz mesle sabegh harf nadash!:)
خوبه می تونی بیای و دلتنگیت رو رفع کنی٬ اما ما اگه دلمون واسه یه آلاچیق تنگ شده بود چه کنیم؟
سلام سلام مرسییییییییییییییییییییییییی
که همیشه سر میزنی
بازم مرسی
لحظههات بی گرفتگی و بی ابر اما پر بارش و پر لطافت
alachigh be zudi dobare eftetah mishe;)
چه خوب
سلاااااااام.دیگه بهم سر نمیزنی.وبت روز به روز قشنگتر میشه.عالیه.
سلام٬ خوش اومدی٬ میام٬ میسی
rokood va khofteghi aslan behet nemiad.
اما چنگال انداخته و هست و هست و هست ...
yani nemituni jolosh vaisti???!!!!
daram shak mikonam khodeti?
جلوی هر چیزی که نباید وایستاد؟ گاهی باید بین بودن و هستی مرد و نیستی رو به عرصه آورد...
vali bayad joloye rokood o khoftegi ro gereft
شاید
inja ke miyam mibinam cheghadr pore az sedaye sokut...chera dg chizi neminevisi?!:(
شاید هم فریاد سکوت ...
سلاااااااااااااااااااام نیلوفرم
اومدم سری بت برنم آقای ادبی
سلام و میسیسیسیسی
man hamchenan omidvar be didane neveshtehaye jadid har chan ruz yek bar be inja sar mizanam!:(
و اینجا چه قدر خاموشی حاکمه
سلامهردادجووووووووووووووون
من دوباره اومدم.
راستی آپــــــــــــــــــــــــــــم.منتظرتونم ،حتما بیاین.
سلام عزیزم
خوش اومدی
می آ ی م . . . ... .. .
مهرداد...
نگین اومد :)
سام تایمس آیم جاست میسینگ... میسینگ یو !
چقدر خوب بود که دیدم واسم مثل قبلنا انگلیسی رو فارسی زدی...
دلم برات تنگ شده بود !
مهرداد زود بیا که دلم میخواد باهات کلی حرف بزنم
خوش اومدی
چه غیبت طولانی
اینجا چه قدر خاموشی حاکمه
سلام عزیز
اینم صدای دلتنگی منه
که باوجود دلتنگیم واسه همه نمیتونم نمیخوام برگردم
خوبی؟؟؟
درچه حالی که آپدیت نمیکنی؟
سلام و چه خوبه که می بینم برقراره این صدا، صدایی که مهم اینه که از دله، دلتنگی هم مثل همه چی نقطه ی خاموشی داره. خوبم و آپدیت ها هم در خاموشی.
مهرداد باورم نمیشه من اینجور نظر میدادم؟
چقدر جلف بودم؟خل وضع
چرا؟ اینقدر دور و غریبس که باور کردنی نی؟ هیچم اینطوری نی
سلام دوست گرامی
نوروز و سال نو بر شما مبارک
تاخیری دو ماهه برای جواب بشما داشتم و شرمنده
اما می بینم که شما هم یکسال است که قلم نزدید و نوای دل را بر کاغذ نیاوردید
امیدوارم که دلنوشته های جدیدتان را بخوانم
در پناه حق
سلام و نوروز بس خجسته
دل خموش است و بی دلی پر رواچ
مرسی از آرزوهات
merccc3000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000ccc hamishe sar mizany
میسی که تو بود های بودنی و بودن خوشحاله از بودنت
سلام...
ببخشید خیلی وقت بود سر نمیزدم...
ای کاش آدما خودشون رو خدا نمیساختند...
اونایی هم که از خودشون خدا نساختن به یک خدا اعتقاد داشتن...
نادان ها به همه خودشون رو عاقل نشون نمیدادن...
و آدما از یک نادان سرطان نادانی رو به خودشون نمیگرفتن...
سلام مرسی که با قاعده یا بی قاعده سر زدی
نادانی فراگیر است و همان سرطانی
سلام مهرداد جان عید شما هم مبارک
لحظه ها به غفلت می گذرند
شما خوبی؟
دسترسیم به اینترنت کم شده بزودی میام
سلام، عیدها هم در این غفلت ها می گذرند و چقدر ندیدنی شدن، خوب.
- مادر
بین من و این پرنده کوچک
تو کدام شان را می خواهی.
- پیداست پسرم
گرسنه ایم و این پرنده ببین چه آوازی می خواند.
--------
به روز نمی شوید ایا؟
روزها می گذرند از ما
نبود مهرداد عزیزم . . .
خواهد آمد
ی پیشنهاد :)
همیشه جواب هایی که بهم میدین تکمیل کننده حرفامه !
مثل کتاب بامداد خمار و شب سراب !
البته خیلی بهتر از این ها !
من میگم من مینویسم ٬ شما هم جواب بدین !
اما ایندفعه ی همکاری ۲نفره باشه !
مثل ی وبلاگ مشترک :)
خصوصی ج بدین !:|
جواب دادم
همه متنت رو خوندم هم خوشحال کننده و هم ناراحتت کننده هست...
اما دو سطر آخرت به فکر فرو میبره...
همیشه شاد و پر از زیبایی حس و فکر باشی
گریـہ شـ ـ ـآیـَد زبان ضَعــف بآشــد
شـ ـ ـآیـَد خیلے کودکــآنه بآشـد
شـ ـ ـآیـَد بے غـُــرور...
امــا هــَـر وقــت گـونہ هآیـَم خیــس میشـود
مے فهمـَــم نـَہ ضَعیفـم
نـَہ یک کودکـم...
پُـــر از احسـآسـَم
سلام پسرعمو.ستاره ی سهیل شدین؟
همین حوالیم دخترعمو